بهره وری چیست؟
در دنیای پویای کسب و کار امروز، سازمانها برای دستیابی به موفقیت پایدار، همواره در جستجوی راههایی برای افزایش کارایی و بهرهوری خود هستند. اگرچه این دو اصطلاح اغلب به جای یکدیگر استفاده میشوند، اما مفاهیمی مجزا دارند. در حالی که کارایی به معنای انجام صحیح کارها با کمترین اتلاف منابع است، بهرهوری به انجام کارهای درست برای دستیابی به اهداف سازمان اشاره دارد. اگرچه هر دو عامل برای رشد و موفقیت کسبوکار ضروری هستند، اما تمرکز صرف بر یکی از آنها میتواند به نفع سازمان تمام نشود. در حقیقت، تعادل بین کارایی و بهرهوری است که منجر به عملکردی بهینه و موفقیت پایدار میشود. شرکتهای موفق با درک این نکته، تلاش میکنند تا با ایجاد تعادل بین این دو عامل، به نتایج قابل توجهی دست یابند.
در این نوشتار، قصد داریم به تفکیک مفاهیم بهرهوری و کارایی پرداخته و دلایل اهمیت ترکیب این دو عامل در کسبوکارهای بزرگ را بررسی کنیم. پیش از ورود به جزئیات، شایان ذکر است که این مفاهیم نه تنها در سطح سازمانی، بلکه در سطوح فردی، تیمی و حتی کل اقتصاد قابل اعمال هستند. با این حال، برای تسهیل درک مطلب، مثالهای ارائه شده در این مقاله عمدتاً در سطح تیم مورد بررسی قرار خواهند گرفت. در ادامه، به تفاوتهای ظریف بین بهرهوری و کارایی پرداخته و خواهیم دید که چگونه سازمانها میتوانند با بهرهگیری از هر دو، به نتایج بهتری دست یابند.
کارایی چیست؟
معمولاً تصور میشود که کارایی به معنای انجام کاری به بهترین شکل ممکن با کمترین منابع است. این یعنی کاهش ضایعات، صرفهجویی در زمان و تلاش در حین دستیابی به اهداف مورد نظر. یک روش رایج برای سنجش کارایی، مقایسه زمان واقعی صرف شده برای تولید یک محصول یا ارائه یک خدمت با استانداردهای صنعت است.
به عبارت سادهتر، کارایی یعنی انجام کار یکسان با تلاش کمتر. اما چگونه میتوان کارایی را افزایش داد؟ یکی از راهها کاهش ساعات کاری مورد نیاز برای تولید همان مقدار محصول است. این امر به طور مستقیم منجر به کاهش هزینهها میشود، زیرا هزینههایی مانند دستمزد و هزینههای جانبی کاهش مییابند.
در واقع، کارایی به دنبال بهینهسازی ورودیها، مانند ساعات کار یا تعداد کارکنان، برای افزایش سودآوری است. هدف اصلی، تولید محصول با بالاترین کیفیت ممکن با استفاده از کمترین منابع است. این یعنی کاهش ضایعات و افزایش بهرهوری.
به طور خلاصه، کارایی به معنای تولید نتایج با کیفیت بالا با حداقل ورودی است. این یک شاخص مهم برای سنجش عملکرد و موفقیت یک سازمان است.
برای محاسبه کارایی از این فرمول استفاده میشود:
کارایی = (خروجی / ورودی) x 100%
فرض کنید یک تیم بازاریابی معمولاً در هر 20 روز، 5 مقاله تولید میکند. این یعنی 20 روز یک استاندارد زمانی برای تولید این مقدار محتوا در نظر گرفته میشود. اما در یک دوره خاص، همین تیم برای تولید 5 مقاله، 30 روز زمان صرف کرده است.
همانطور که میدانیم، بهرهوری به معنای استفاده بهینه از منابع است. در این مثال، زمان (یا به عبارت دقیقتر، روزهای کاری) به عنوان یک منبع در نظر گرفته میشود. از آنجایی که تیم در دوره اخیر، زمان بیشتری را برای تولید همان مقدار محتوا صرف کرده است، به این معنی است که بهرهوری آنها کاهش یافته است.
پس، بهرهوری تیم به صورت زیر محاسبه میشود:
بهرهوری = (20 روز / 30 روز) × 100%، یا بهرهوری = 66%.
بهرهوری چیست؟
هرهوری به زبان ساده، میزان کارآمدی شما در تولید کالا یا خدمات است. به عبارت دیگر، بهرهوری نشان میدهد که با منابع موجود چه مقدار محصول تولید میکنید.
بهرهوری نیروی کار هم به همین معناست؛ یعنی اینکه کارکنان شما با صرف چه مقدار زمان، چه میزان محصول تولید میکنند. اغلب، بهرهوری نیروی کار به صورت نسبت تولید به ساعت کار محاسبه میشود. هرچه این نسبت بیشتر باشد، یعنی کارکنان شما در زمان کمتر، محصول بیشتری تولید میکنند.
افزایش بهرهوری به معنای رشد و سودآوری بیشتر برای کسبوکار است. با افزایش بهرهوری، شرکت میتواند با همان نیروی کار، محصولات بیشتری تولید کرده و در نتیجه درآمد بیشتری کسب کند.
تفاوت بهرهوری و کارایی: هر دو این مفاهیم به عملکرد مرتبط هستند، اما تفاوتهایی دارند. کارایی به این معناست که شما کاری را بدون اتلاف منابع انجام میدهید. اما بهرهوری علاوه بر کارایی، به افزایش خروجی نیز اشاره دارد. یعنی شما نه تنها کار را بهینه انجام میدهید، بلکه تلاش میکنید تا با همان منابع، محصول بیشتری تولید کنید.”
میتوانید بهرهوری را با استفاده از فرمول زیر اندازهگیری کنید:
بهرهوری = خروجی / ورودی
مثال محاسبه بهرهوری
بیایید بهرهوری 8 کارمندی را محاسبه کنیم که هر روز 8 ساعت، 5 روز در هفته به مدت 5 هفته کار کردهاند و 3500 واحد تولید کردهاند.
ما از فرمول زیر برای محاسبه بهرهوری استفاده خواهیم کرد: بهرهوری = خروجی / ورودی
بهرهوری = 3500 / (885*5) = 2.2 واحد در ساعت کار
به عبارت دیگر، بهرهوری نشان میدهد که یک تیم چقدر کارآمد کار میکند تا خروجی خود را نسبت به ورودی افزایش دهد.
چرا بهرهوری اهمیت دارد؟
استفاده از منابع: بهرهوری درواقع یک معیار برای سنجش کارایی ما در استفاده از منابع است. با اندازهگیری بهرهوری، میتوانیم بفهمیم که آیا از منابعمان مانند زمان، نیروی کار، سرمایه و مواد اولیه به بهترین شکل ممکن استفاده کردهایم یا خیر. بهبود بهرهوری به معنای افزایش خروجی با استفاده از همان منابع یا دستیابی به همان خروجی با استفاده از منابع کمتر است.
هزینه اثربخشی: بهرهوری، نشانگر مهارت یک سازمان یا فرد در مدیریت منابع است. زمانی که بهرهوری بالا باشد، یعنی سازمان یا فرد توانسته است با تخصیص بهینه منابع، به اهداف خود دست پیدا کند. این امر نشان میدهد که سازمان یا فرد، مهارت لازم برای دستیابی به اهداف با کمترین هزینه را دارد. بنابراین، بهبود بهرهوری، نه تنها به افزایش تولید کمک میکند، بلکه به بهبود عملکرد مالی سازمان نیز منجر میشود.
رقابتپذیری: بهرهوری بالا، کلید اصلی دستیابی به مزیت رقابتی در دنیای کسبوکار است. شرکتهایی که با بهرهوری بالا فعالیت میکنند، قادرند محصولات یا خدماتی با کیفیتتر و قیمت مناسبتر ارائه دهند. این مزیت رقابتی، آنها را قادر میسازد تا سهم بیشتری از بازار را به خود اختصاص داده و در برابر رقبا عملکرد بهتری داشته باشند.
نوآوری و بهبود: تجزیه و تحلیل روندهای بهرهوری، مانند یک نقشه گنج عمل میکند و به سازمانها کمک میکند تا نقاط ضعف و فرصتهای بهبود در فرآیندهای خود را شناسایی کنند. با بررسی دقیق این روندها، میتوان مناطقی که نیاز به نوآوری و بهبود دارند را به وضوح مشخص کرد. این امر به سازمانها اجازه میدهد تا به طور فعال در جهت رفع مشکلات کارایی و بهینهسازی فرآیندها گام بردارند و در نتیجه، در دنیای کسبوکار پررقابت امروز، جایگاه خود را حفظ کنند.
پایداری: بهرهوری به معنای تولید حداکثری نیست، بلکه به معنای تولید بهینه و پایدار است. در واقع، هدف از بهرهوری، صرفاً افزایش تولید نیست بلکه انجام این کار به گونهای است که کمترین آسیب به محیط زیست وارد شود و مسئولیت اجتماعی نیز در نظر گرفته شود. به عبارت دیگر، بهرهوری پایدار به دنبال ایجاد تعادل بین نیازهای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی است.
دستیابی به اهداف: بهرهوری، معیاری است برای سنجش موفقیت تیمها، افراد و سازمانها در دستیابی به اهداف تعیین شده. این مفهوم نشان میدهد تا چه اندازه استراتژیها، فرآیندها و عملیات اجرا شده، به نتایج مورد انتظار منجر شدهاند. به عبارت دیگر، بهرهوری، میزان کارایی و اثربخشی تلاشهای انجام شده را میسنجد و به ما میگوید که آیا منابع و زمان صرف شده، به بهترین شکل ممکن به کار گرفته شدهاند یا خیر.
چرا کارایی اهمیت دارد؟
بهینهسازی منابع: فرآیند کارآمد، فرآیندی است که با بهرهگیری حداکثری از منابع محدود مانند زمان، هزینه، نیروی انسانی و مواد اولیه، به بالاترین میزان تولید دست مییابد. در این نوع فرآیند، از هدررفت هرگونه منبع جلوگیری شده و تلاش میشود تا با بهینهسازی مصرف منابع، بیشترین بازدهی حاصل شود. هدف نهایی، دستیابی به تعادل بین استفاده موثر از منابع و جلوگیری از مصرف بیش از حد یا کمبود آنها است.
کارایی زمانی: کارایی زمانی، یکی از ارکان اصلی کارایی کلی محسوب میشود. در یک فرآیند یا سیستم کارآمد، از وقوع تأخیرها و گلوگاههای عملیاتی جلوگیری شده و عملیات به صورت روان و پیوسته جریان مییابد.
کارایی هزینه: یعنی انجام دادن بیشترین کار با کمترین هزینه. به عبارت دیگر، این مفهوم به معنای رسیدن به بهترین نتیجه ممکن با صرف کمترین منابع مالی است. کارایی هزینه به این معنا نیست که از کیفیت کار کم بگذاریم، بلکه به این معناست که راههایی پیدا کنیم تا با همان کیفیت، هزینههایمان را کاهش دهیم. در واقع، هدف کارایی هزینه، بهینه کردن استفاده از منابع مالی است به طوری که بتوانیم با کمترین هزینه، به اهدافمان دست پیدا کنیم.
بهینهسازی فرآیند: به معنای سادهسازی و بهبود روش انجام کارها برای دستیابی به بیشترین بازدهی با کمترین هزینه است. این کار با شناسایی و حذف مراحل اضافی و غیرضروری در یک فرآیند انجام میشود. برای حفظ این بهبودها و افزایش مداوم کارایی، از روشهای بهبود مستمر استفاده میشود. به این ترتیب، سازمانها میتوانند همواره به دنبال راههای جدید برای افزایش بهرهوری و کاهش هزینهها باشند.
مثالهایی از بهره وری در زندگی واقعی
با ارائه نتایج دو مطالعه موردی که تیم ما انجام داده است، میتوانیم به روشنی نشان دهیم که چگونه بهینهسازی بهرهوری و کارایی میتواند منجر به افزایش قابل توجه سودآوری، کاهش هزینهها و بهبود کیفیت محصولات یا خدمات در هر سازمانی شود.
تفاوتهای بین کارایی و بهرهوری چیست؟
کارایی و بهرهوری دو مفهوم مرتبط اما متفاوت در مدیریت کسبوکار هستند. کارایی به این معنی است که با کمترین منابع ممکن به بهترین نتیجه دست پیدا کنیم؛ یعنی بهینه کردن استفاده از منابع برای دستیابی به اهداف. بهرهوری اما به میزان تولید خروجی نسبت به ورودی اشاره دارد و نشان میدهد که چقدر از منابع موجود برای تولید محصول یا خدمات استفاده شده است.
به عبارت سادهتر، کارایی به “درست انجام دادن کارها” و بهرهوری به “انجام کارهای درست” مرتبط است. یک سازمان میتواند فرآیندهای خود را بهینه کرده و کارایی را افزایش دهد، اما اگر محصول یا خدمتی که تولید میکند مورد نیاز بازار نباشد، بهرهور نیست. به همین ترتیب، تولید زیاد (بهرهوری بالا) لزوماً به معنای کارایی نیست، اگر در حین تولید منابع زیادی هدر رفته باشد. برای دستیابی به موفقیت پایدار، سازمانها باید به هر دو مفهوم کارایی و بهرهوری توجه کرده و تعادل مناسبی بین آنها برقرار کنند.
عوامل کاهش بهرهوری و کارایی چیست؟
عوامل کاهش بهرهوری یا کارایی عبارتند از:
- مدیریت ضعیف زمان
- عدم وجود اهداف یا اهداف روشن
- ارتباطات و بازخورد ناکافی
- حواسپرتی در محل کار
- منابع یا آموزش ناکافی
- انگیزه پایین کارکنان
- سطوح بالای استرس یا فرسودگی شغلی
- فرآیندهای کاری نامنظم
- رهبری یا مدیریت ناکارآمد
شناسایی و رسیدگی به این عوامل میتواند به بهبود بهرهوری و کارایی در محل کار کمک کند.
نکاتی برای بهبود کارایی و بهرهوری در محل کار
برای بهبود کارایی و بهرهوری در محل کار، نکات زیر را در نظر بگیرید:
- اهداف روشنی تعیین کنید و اولویتبندی کارها را انجام دهید تا تمرکز داشته باشید.
- فرآیندها را ساده کرده و مراحل غیرضروری را حذف کنید.
- وظایف را به اعضای مناسب تیم واگذار کنید تا بار کاری را تقسیم کنید.
- از فناوری و ابزارهای اتوماسیون برای خودکارسازی کارهای تکراری استفاده کنید.
- ارتباطات و همکاری باز بین اعضای تیم را تشویق کنید.
- فرصتهای آموزشی و توسعه منظم را برای ارتقای مهارتها ارائه دهید.
- اصول مدیریت را برای تعریف، مدیریت و بهبود خدمات و محصولات اجرا کنید.
- حواسپرتی را به حداقل برسانید و محیط کاری مناسب ایجاد کنید.
- برای شارژ مجدد و جلوگیری از فرسودگی شغلی، استراحتهای منظم داشته باشید.
- استراتژیها را به طور مداوم ارزیابی و تنظیم کنید تا کارایی و بهرهوری را بهینه کنید.
در نهایت، در حالی که بهرهوری و کارایی ممکن است مفاهیم مشابهی به نظر برسند، شرکتهای بزرگ باید برای هر دو تلاش کنند. بهرهوری بر خروجی و انجام کارها تمرکز دارد، در حالی که کارایی بر ارائه خروجی با هزینه سربار کمتر تأکید دارد.
با ترکیب این دو عامل، شرکتها میتوانند به تعادلی دست یابند که منجر به موفقیت و رشد شود. مهم است که شرکتها به طور مداوم فرآیندهای خود را ارزیابی و بهبود بخشند تا هم بهرهوری و هم کارایی را حفظ کنند. تلاش برای هر دو نه تنها به نفع شرکت، بلکه به نفع کارکنان، مشتریان و موفقیت کلی در درازمدت خواهد بود.
کارایی و بهرهوری، دو مؤلفه کلیدی موفقیت سازمانها هستند که به هم پیوستهاند. کارایی، یعنی انجام درست کارها با کمترین هزینه و زمان، در حالی که بهرهوری به معنای دستیابی به بیشترین خروجی با کمترین ورودی است. سازمانهای موفق، با ایجاد تعادل بین این دو، به نتایج قابل توجهی دست مییابند. این تعادل، به آنها اجازه میدهد تا نه تنها به صورت مؤثر به اهداف خود نزدیک شوند، بلکه با بهرهگیری بهینه از منابع، به مزیت رقابتی پایدار دست یابند.